کد خبر: ۲۳۱۴۱
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۳۹۷ - ۲۱:۴۲
باهنر در گفت‌وگوی تفصیلی با نشاط:

خصولتی‌ها مانند بختک روی بنگاه‌های اقتصادی افتاده‌اند

دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین گفت: ما در یک جنگ جدی اقتصادی هستیم و در کنار آن‌یک جنگ جدی رسانه‌ای هم داریم و در این شرایط دولت باید زبل‌تر و متحرک‌تر وسط میدان باشد و کارها را حل کند، از سوی دیگر بسیاری از خصولتی‌ها مانند بختک روی بنگاه‌ها افتاده‌اند که باید آن‌ها را بفروشند، سرمایه خیلی از بانک‌ها در حال آب شدن است چون دولت تصدی‌گری موفقی در بنگاه‌داری ندارد لذا باید چند کار سنگین انجام شود تا اقتصاد به ثبات بازگردد.

گروه سیاسی "نشاط" امین صبحی: محمدرضا باهنر از سیاست‌مداران قدیمی و باسابقه است که از دوره دوم در تمام مجالس بعد از انقلاب حضور و نقش فعالی داشته است، وی دانش‌آموخته رشته برنامه‌ریزی اقتصادی بوده و از سوابق مدیریتی باهنر می‌توان به معاونت استانداری کرمان، دو دوره عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و نمایندگی هفت دوره مجلس اشاره کرد.

وی همچنین عضویت شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، دبیر کلی جامعه اسلامی مهندسین، ریاست جبهه پیروان خط امام و رهبری و عضویت کمیسیون تدوین سند چشم‌انداز بیست‌ساله در مجمع تشخیص مصلحت نظام را در کارنامه فعالیت‌های سیاسی خود دارد.

باهنر در این مصاحبه تحلیل و ارزیابی خود را درباره وضعیت اقتصادی فعلی، فرازوفرودهای نرخ ارز، اجرای تحریم‌های جدید آمریکا و نقش آن بر اقتصاد داخلی کشورمان و همچنین راه‌های ثبات و بهبود وضعیت اقتصادی کشور عنوان کرد که مشروح آن در ادامه ازنظرتان می‌گذرد:

خصولتی‌ها مانند بختک روی بنگاه‌های اقتصادی افتاده‌اند

نشاط: به‌عنوان اولین سؤال ارزیابی خود را از فرازوفرود نرخ ارز در شرایط اقتصادی فعلی کشور بفرمایید.

باهنر: ساخت اقتصادی کشور مابعد از انقلاب به این شکل بوده که به‌طور متوسط یک تورم 23 درصدی داشته‌ایم، اما اینکه آیا این مسئله علاج دارد یا خیر، بحث دیگری است؛در برخی مقاطع دولت‌ها به دلایل مختلف تلاش کردند این نرخ را به‌صورت مصنوعی پایین نگه‌دارند و دولت یازدهم و دوازدهم نیز پنج سال این نرخ را روی 12 درصد نگه داشت درحالی‌که تورم 42 درصدی را از دولت قبل از خود تحویل گرفته بود.

ما همان زمان می‌دانستیم که این هدف‌گذاری درستی نیست و تصورمان این بود که در یک رکود تورمی یا تورم رکودی، هدف‌گذاری برای ما‍به ازای 42 درصد تورم باید 20 درصد باشد، اما دولت آن را روی 10 درصد و تک‌رقمی هدف‌گذاری کرد و قاعدتاً این فشار جایی سر باز می‌کرد.

دلیل دوم وضعیت فعلی اقتصاد این است که در سال 96 تعداد زیادی از صندوق‌های اعتباری ورشکست شدند و از آن‌ها سوءاستفاده شد. متأسفانه بانک مرکزی نظارت جدی روی این مؤسسات و صندوق‌ها نداشت و بعد به‌صورت یک دومینو آن‌ها شروع به زمین خوردن کردند، از جمله مؤسسات مالی میزان، ثامن، فرشتگان و امثال آن ورشکست شدند.

قشری از جامعه عادت کرده بودند که پول خود را در صندوق‌ها می‌گذاشتند و تا 6 درصد در ماه سود می‌گرفتند و با آن زندگی می‌کردند، درواقع شغلشان همین کارشده بود، مجلس و دولت این موضوع را پیگیری کردند و دولت نیز یک خط اعتباری ایجاد کرد تا سرمایه‌های ملت به آن‌ها بازگردانده شود، بنابراین رقمی حدود 100 هزار سرمایه بین 8 تا 700 میلیون تومان آزاد شد و مردم به پول خود رسیدند اما نمی‌دانستند که باید چه‌کار انجام دهند که ازاین‌رو به دنبال خرید کالاهایی مانند ارز، طلا و خودروهای صفر خارجی رفتند که به‌صورت فوری قابل‌تبدیل شدن به پول است و برخی که پول بیشتری داشتند به دنبال ملک رفتند.

این دو مسئله، یعنی سرکوب تورم طی 6 سال گذشته و آزاد شدن این پول‌ها باعث شد این حباب بترکد و ما دیدیم که تورم بالا رفت درحالی‌که اگر به استقبال برخی از آن‌ها رفته بودیم می‌شد آن را کنترل کنیم.

نشاط: اما شما قبلاً همیشه می‌گفتید دولت در کنترل تورم موفق شده است.

باهنر: من همیشه گفته‌ام دولت در کنترل تورم موفق شده است اما هدف‌گذاری آن‌ها درست نبوده است و اکثر در مصاحبه‌های خود آن را گفته‌ام.

نشاط: ما در مصاحبه‌هایی که درگذشته با شما داشته‌ایم تأکید داشتید که دولت در کنترل تورم موفق بوده و هیچ اماواگری درباره آن نداشتید. آیا فکر می‌کنید این امر سیاست‌گذاری غلطی از سوی دولت بوده است؟

باهنر: از این واژه‌های تند استفاده نکنید، بد بود، غلط کرد، خیانت کرد موردنظر بنده نیست؛ آقای روحانی هدف‌گذاری کرد که تورم را تک‌رقمی کند و این‌یک سیاست منطقی و درستی هم نبود، در اقتصاد تورمِ رکودی این کاهش تورم باعث رکود سنگین در اقتصاد می‌شود، لذا این امر توسعه رکود بود.

نکته دیگر که دولت می‌توانست به استقبال آن برود وهنوز هم دیر نشده این است که بازار سرمایه را به صورت واقعی بزرگ کند، سرمایه یعنی بورس و فرابورس، ممکن است سهام یک بنگاه 100 میلیون باشد و برای آن صف خرید تشکیل ‌دهند که در این وضعیت قیمت آن به 150 میلیون برسد، این قطعاً حباب است.

در حال حاضر بهترین راه برای جذب این سرمایه‌های کوچک این است یک جا جمع شود و یک بنگاه و سرمایه بزرگی راه بیفتد چون کسانی که سرمایه‌های کوچک دارند نمی‌توانند کسب و کار مستقل ایجاد کنند؛ در حال حاضر بازار سرمایه‌ ما حدود 600 هزار میلیارد تومان است، با نرخ‌های ثابت آن را تا 2 میلیارد تومان می‌توانیم اضافه و چهار برابر کنیم یا به صورت ارزی می‌توان گفت 50 میلیون یورو قیمت بازار سرمایه ماست اما اگر تلاش شود تاسه 3 سال آینده شاید بتوان آن را تا رقم 200 میلیارد یورو توسعه داد و این جای بسیار خوبی برای جذب سرمایه‌هاست.

نشاط: یعنی پیشنهاد شما این است که این بازار سرمایه‌ای بزرگ شکل بگیرد؟

باهنر: خیر من می‌گویم قیمت بازار سرمایه 600 هزار میلیارد تومان است که 400 هزار میلیارد آن مربوط به کسانی است که سهم بلوکی دارند، مثلاً شستا کلی از این سهام را دارد اما 150 هزار میلیارد آن مربوط به سرمایه‌های کوچک است لذا می‌توان این سهام‌ها را در بازار بین مردم فروخت.

در کشور ما 100 هزار نفر بین 10میلیون تا 500 میلیون تومان پول دارند و نمی‌دانند آن را چه کار کنند یا طلا و یورو می‌خرند یا ماشین صفر کیلومتر، به جای آنکه آن‌ها را به بازار کاذب بفرستیم باید به سمت بازارهای اقتصادی هدایت کنیم. در این شرایط شستا به عنوان یک بنگاه بزرگ می‌تواند ده‌ها بنگاه دیگر از جمله پتروشیمی، فولاد و امثال آن را تاسیس کند.

نشاط: شما قبل از این هم گفته بودید اتفاقاتی که در دولت روحانی رخ داده در دولت دوم مرحوم هاشمی، احمدی‌نژاد و به صورت کمرنگ‌تر در دولت خاتمی نیز اتفاق افتاده است، درباره تکرار این بحران ارزی که در دوره اخیر به صورت شدید شاهد آن بودیم ارزیابی شما چیست؟

باهنر: اقتصاد ما دچار یک تورم 23 درصدی ذاتی است، آقای هاشمی در سال 74یک مقوله‌ای به نام تعدیل اقتصادی ایجاد و نرخ‌ها را آزاد کرد، یعنی همین کاری که آقای احمدی‌نژاد درباره بنزین انجام داد، این آزاد کردن نرخ‌ها یک سیاست اقتصادی است که از این رو تورم به 49 ونیم درصد رسید.

تا قبل از اتفاقات اخیر رکورد تورمی مربوط به آقای هاشمی بود و کسی بالاتر از او نبود اما در دوره آقای احمدی‌نژاد نیز تورم تا 42 درصد پیش رفت؛ یعنی زمانی که دولت را تحویل داد تورم 42 و رشد اقتصادی منفی 5 بود.

ما در دوره دوم آقای خاتمی کارهای اقتصادی راه افتاد چون دولت اول او بیشتر به توسعه سیاسی پرداخته و درگیر دعواها و قتل‌های زنجیره‌ای و لایحه دوقلو بودند، در دوره دوم عسلویه، پارس جنوبی، ساخت راه‌آهن و اتوبان‌ها در دستور کار قرار گرفت و از این رو تورم نرم شد؛ اما ما شاهدیم در دوره دوم آقای روحانی این بحران نیز اتفاق افتاده است؛ یعنی دوره دوم رؤسای جمهور این اتفاق افتاده که نشان می‌دهد ما تورم را نه با فشار مدیریتی بلکه با اصلاح ساختار باید کنترل کنیم، امروز بنزین در کشور ما قیمتش هزار تومان است اما خارج از مرزهای کشور از جمله ترکیه، امارات و پاکستان به رقم 12 هزار تومان می‌رسد؛ مشخص است هزار تومان قیمت سرکوب شده است که یا آن را قاچاق می‌کنند یا قدر آن را نمی‌دانند و بنزین در کشور ما به اندازه قیمت آب است.

یکی از معضلات کشور ما این است که شدت مصرف انرژی در کشور ما در جهان در رتبه دوم یا سوم قرار دارد،در حالی که عربستان به نسبت جمعیت خود کمتر از ما انرژی مصرف می‌کند.

نشاط: با توجه به اینکه تأکید دارید کنترل تورم پارامترهای خاصی دارد و اینکه گفتید نمی‌توان به صورت دستوری آن را تعیین کرد آیا به نظر شما این صحبت رئیس‌جمهور که گفته بود ما می‌توانیم قیمت ارز را به نرخ سال گذشته بازگردانیم اشتباه است؟

باهنر: اتفاقاً تورم همه حکومت‌ها دست خودشان است و حکومت‌ها تصمیم می‌گیرند تورم در کشور آن‌ها باشد یا نباشد اما این دستوری نیست،نقدینگی در کشور ما سالی 25 درصد است که باید جلوی رشد آن را گرفت، برای این کار باید هزینه‌ها را پایین آورد در حالی که ما کشور را بشدت گران اداره می‌کنیم یعنی ژاپن که 150 میلیون جمعیت دارد فقط 100 هزار کارمند دارد اما ما 80 میلیون جمعیت داریم و 4 میلیون کارمند!

بخشی از تورم روانی و بخشی از آن واقعی است، من معتقدم قیمت دلار به صورت واقعی بین 8 تا 10 هزار تومان بوده و قیمت 20 هزار تومان روانی است، از سوی دیگر 4000 تومان هم حتماً نمی‌شود یعنی اگر تورم خود را صفر کنیم قیمت دلار تا 10 سال 7000 تومان می‌ماند و اینکه می‌گویند می‌توانیم دلار را به 4200 برسانیم کاملاً غیرممکن است.

برای اینکه ببینیم دلار سال آینده چه نرخی خواهد داشت باید ابتدا ببینیم تورم چقدر خواهد بود،‌اگر تورم به 20 درصد برسد نرخ دلار سال آینده 8400 تومان خواهد بود بنابراین 10 هزار تومان قطعاً غیرواقعی است.

نشاط: در تحلیل کلی وضعیت اقتصادی ارزیابی شما از احتمال بازگشت به نقطه ثبات و امن اقتصادی چیست؟

باهنر: اولاً سیستم بانکی ما در کشور به صورت واقعی نمی‌تواند کار بانکی انجام دهد و یک تعداد از بانک‌های کشور ورشکسته هستند.

نشاط: ‌آیا بانک‌های ما با توجه به سودی که در قبال افزایش نرخ ارز داشتند از ورشکستگی خارج نشدند؟

باهنر: این طور نیست چراکه بانک‌ها دلار نداشتند، بانک‌ها مشکلات دیگری دارند، اگر مثلاً 100 واحد پول مردم را در اختیار دارند به طور متوسط 50 واحد آن قفل است یعنی یا وثیقه است یا برخی بدهکاران پول گرفته‌اند و پس نمی‌دهند و اصطلاحاً این پول فریز شده است.

بانک از این جهت فقط 50 درصد سپرده‌های مردم را می‌تواند تسهیلات دهد، از این 50 درصد تسهیلاتی که می‌دهد باید آن قدر سود کند که پول صد در صد سپرده‌گذاران را بدهد بنابراین سودها در بانک‌ها کاملاً نامتعادل است حتی برخی از بانک‌ها که وام 100 میلیونی با نرخ 17 درصد می‌دهند به مشتری می‌گویند باید 30 میلیون آن را در بانک گذاشته و قفل کنید و بعد 70 میلیون به مشتری می‌دهند اما سود 100 میلیون را می‌گیرند!

نشاط: نقش بانک‌ها در افزایش نقدینگی چقدر است؟

باهنر: در حال حاضر بانک‌های ما بشدت نقدینگی تولید می‌کنند که بانک مرکزی باید درباره آن یک تسویه حساب انجام دهد چرا که برخی از بانک‌ها باید تعطیل شوند،در هر چهارراه گرانقیمتی در تهران ما فقط بانک می‌بینیم و می‌دانیم سرقفلی‌ گران و هزینه‌های نگهداری بالایی دارند.

این در حالی است که نرخ هزینه نگهداری پول در بانک باید سه درصد باشد اما در کشور ما به 8 درصد هم می‌رسد و این عدد بالایی است که بانک‌ها را زمین خواهد زد. بسیاری از خصولتی‌ها مانند بختک روی بنگاه‌ها افتاده‌اند که باید آن‌ها را بفروشند، سرمایه خیلی از بانک‌ها در حال آب شدن است چون دولت تصدی‌گری موفقی در بنگاه‌داری ندارد لذا باید چند کار سنگین انجام شود تا اقتصاد به ثبات بازگردد.

نشاط: تحلیل شما از عملکرد مجلس در استیضاح وزرا و رای اعتماد به آنها چیست؟

باهنر: به نظر می‌رسد مجلس برای استیضاح وزرا نقشه راه ندارد، در اسفند سال گذشته سه وزیر را استیضاح کردند و دوباره با رأی بالاتر از روز اول آن‌ها را تأیید کرد، بنابراین وقتی نقشه راه وجود نداشته باشد ممکن است منجر به آنارشیسم شود.

من از نزدیکان دولت شنیده‌ام که وقتی به سراغ برخی افراد برای قبول مسئولیت وزارت می‌روند، نمی‌آیند چون امروز پذیرش مسئولیت یک ایثار است و خیلی‌ها این را نمی‌پذیرند. من سراغ دارم کسانی را که آقای روحانی به صورت جدی به آن‌ها پیشنهاد وزارت داد اما نپذیرفتند.

نشاط: با توجه به اینکه تحریم‌های جدید آمریکا از 13 آبان دوباره اعمال شد، این تحریم‌ها چه تفاوت‌هایی با تحریم‌های گذشته دارد و چه اثری بر وضعیت اقتصادی کشور می‌گذارد؟

باهنر: با اینکه مشخص است ما وارد یک جنگ سنگین اقتصادی شده‌ایم اما معتقدم که جنگ رسانه‌ای جلوتر از جنگ اقتصادی حرکت می‌کند، هم یکسری رسانه‌های خارجی سعی دارند دل مردم را خالی کنند و هم برخی رسانه‌های داخلی به صورت ناآگاهانه این کار را انجام می‌دهند در حالی که 13 آبان یا چهارم نوامبر هیچ اتفاق جدیدی نیفتاد چراکه ترامپ از زمانی که گفته تحریم‌ها را آغاز خواهم کرد، فشارهای خود را شروع کرده است و کشورهایی که قرار بوده از ما نفت نخرند، خرید خود را قطع کرده‌اند.

ما در دوره گذشته در اوج تحریم‌ها روزی یک میلیون بشکه نفت می‌فروختیم تازه آن زمان تحریم‌های شورای امنیت و سازمان ملل بود اما تحریم‌های آبان ماه فقط مربوط به آمریکاست و ما با خیلی از کشورها می‌توانیم تحریم‌ها را دور بزنیم لذا اتفاق مهمی در آبان ماه رخ نخواهد داد.

دور زدن تحریم‌ها و نقشه راه داشتن و دیپلماسی فعال اقتصادی لازمه یک جنگ اقتصادی است که دولت باید مجهز شود چون مسیرهایی که در گذشته رفته‌ایم در حال حاضر سوخته و باید راه‌های دیگری پیدا کرد.

نشاط: آقای مهندس! علی رغم رد شدن CFT در شورای نگهبان، نظر شما درباره اقدام مجلس مبنی بر تصویب لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم (CFT) چیست، آیا این روند تیغ کشور را در جنگ اقتصادی کُند نمی‌کند؟

باهنر: از این لوایح در 30 سال گذشته ده‌ها مورد آمده و رفته است.

نشاط: اما آیا هیچ کدام از لوایح گذشته مانند CFT کشور را محدود نکرده است.

باهنر: ما سخت‌تر از این لوایح را هم امضا کرده‌ایم، ما در یک نظام بین‌الملل باید کار کنیم و به تبع آن مقررات بین‌المللی نیز وجود دارد، وضعیت ما در شورای امنیت سازمان ملل هم همین است، ما در سازمانی عضویم که اسرائیل هم در آنجا وجود دارد، یا در شورای امنیتی حاضر می‌شویم که ترامپ رئیس آن است، ما برای اینکه تحریم‌ها را دور بزنیم حتماً باید به FATF بپیوندیم و اگر این اتفاق صورت نگیرد صد در صد قفل خواهیم شد.

از سوی دیگر چین و روسیه، بلاروس و عمان هم دیگر نمی‌توانند با ما کار کنند. خود روسیه صریح به ما می‌گوید تحریم‌های آمریکا بخشی از کار ما را متوقف می‌کند اما باز هم می‌توانیم با هم کار کنیم اما اگر به FATF نپیوندید هیچ کدام از بانک‌های ما نمی‌توانند با شما کار کنند.

نشاط: شما می‌گویید برای قفل نشدن کشور باید به FATF پیوست اما ما طبق قوانین کشور خود شروطی را برای پیوستن تعیین کرده‌ایم که به طور مثال نهادهایی همچون حزب‌الله یا حماس را به عنوان یک نهاد تروریستی شناسایی نمی‌کنیم و این در حالی است که بند 6 این ماده هم صراحتاً عنوان می‌کند همه کشورهای عضو اعمال کیفری در حیطه شمول این کنوانسیون تحت هیچ شرایطی با ملاحظات سیاسی، فلسفی، عقیدتی، نژادی، قومی، مذهبی قابل توجیه نیستند، این تناقض را ما چطور می‌خواهیم حل کنیم؟

باهنر: اگر می‌خواهیم وارد بحث‌های فنی شویم این جلسه، جای آن نیست، فرض کنید که ما گفتیم حزب‌الله گروه تروریستی نیست و آن‌ها گفتند هست، ما طبق نظر خود عمل خواهیم کرد و شاید در این صورت آن‌ها ممنوعیت‌هایی برای ما ایجاد کنند در حالی که اگر نپیوندیم ممنوعیت‌های بسیاری برای ما ایجاد خواهند کرد. اگر ما نپیوندیم ترجمه بین‌المللی آن این است که ایران می‌خواهد پولشویی و از تروریسم حمایت کند و قاچاق انسان انجام دهد، یعنی از قبل با نپیوستن خود تمام محکومیت‌ها را می‌پذیریم.

نشاط: آن زمان در خصوص برجام نیز همین حرف وارد بود که گفته شد اگر نرویم می‌گویند ما نمی‌خواهیم مذاکره کنیم.

باهنر: آیا شما فکر می‌کنید اگر از روز اول برجام را امضا نکرده بودیم الان وضع‌مان خیلی خوب بود؟ اگر برجام را امضا نکرده بودیم قطعنامه تحریمی شورای امنیت بالای سر ما بود، شاید کسی جرئت نکند اما منِ باهنر این را می‌گویم که چنانچه به دو سال گذشته بازگردیم می‌گویم باید حتماً برجام را امضا کنیم، ما اگر قبلاً 100 واحد تحریم بودیم امروز 20 واحد تحریم هستیم و برای این 20 واحد از دنیا طلب کاریم و آن را فریاد می‌زنیم و می‌گوییم آمریکایی‌ها تعهدپذیر نیستند، fatf نیز همین‌طور است اگر بخواهند در این چارچوب یک ایراد به ما بگیرند ‌ بر سر آن‌ها فریاد می‌زنیم.

نشاط: آقای ظریف هم در مجلس گفت که اگر نپیوندیم تحریم‌ها افزایش می‌یابد و این‌طور توانستند از نمایندگان رأی بگیرند.
باهنر: بله اگر نپیوندیم فشارهایی می‌آورند و این طبیعی است.

نشاط: شما به‌عنوان یکی از قدیمی‌ترین و پرسابقه‌ترین نمایندگان مجلس عملکرد مجلس را در نظارت بر دولت و رسیدگی به مشکلات واقعی مردم چطور ارزیابی می‌کنید؟ چون برخی کارشناسان سؤال از رئیس‌جمهور را صرفاً یک نمایش برای خلاصی مجلس از بار فشار افکار عمومی می‌دانستند، بویژه اینکه نتیجه به قوه قضائیه هم ارسال نشد.

باهنر: دوسوم نمایندگان در تمامی دوره‌ها تغییر می‌کنند و یک عده ممکن است تازه‌کار باشند، مجلس دهم یک تفاوتی با مجلس قبلی پیداکرده که شاید طبق آن مقصر نمایندگان نباشند، در مجلس دهم هیچ فراکسیون اکثریتی وجود ندارد درحالی‌که در تمامی مجالس قبلی فراکسیون اکثریت و اقلیت وجود داشت؛ کار در سه فراکسیون اقلیت بسیار سخت است درحالی‌که رئیس مجلس در دوره هشتم و نهم نیز رئیس بوده و در دوره دهم با تجربه قبلی باید بتواند بهتر کار را اداره کند اما ریاست در مجلس دهم بسیار سخت است و من چون مجلس را مدیریت کرده‌ام این را می‌دانم.

نشاط: این امر درباره دولت‌های ائتلافی به چه شکل است؟

باهنر: دولت‌ها نیز همین‌طور هستند و دولت‌های ائتلافی در دنیا ضعیف‌تر عمل می‌کنند و نمی‌توانند قاطعانه تصمیم بگیرند و پیش بروند، ازاین‌جهت می‌گویم مجلس دهم نقشه راه ندارد و اگر فراکسیون اکثریت داشت می‌توانست با دولت مذاکره و تأکید کند که برخی وزرا باید تغییر کنند اما در غیاب این فراکسیون، برخی نمایندگان تصمیم به استیضاح وزرا می‌گیرند اما فراکسیون اقلیت دیگری تصمیم می‌گیرد که به آن‌ها رأی مثبت دهد.

مشکل دیگری که نمایندگان دارند این است که آن‌ها خیلی با مردم مواجهه دارند، ساختار نمایندگی طوری است که آن‌ها نمی‌توانند برای منافع ملی کشور فکر و برنامه‌ریزی کنند یعنی نه وقت آن را دارند و نه از مراکز مشاوره‌ای قدرتمند برخوردار هستند و از سوی دیگر انبوه مطالبات منطقه‌ای به آن‌ها اجازه پیگیری منافع ملی را نمی‌دهد.بنابراین نمایندگان برای حوزه انتخابیه خود نقشه راه دارند اما برای منافع ملی این نقشه راه وجود ندارد.

خصولتی‌ها مانند بختک روی بنگاه‌های اقتصادی افتاده‌اند

نشاط: بالا بودن سن کابینه در این مسیر چقدر موثر بوده است؟

باهنر: احساس می‌شود برخی وزرا خسته‌اند و نمی‌توانند بحران‌ها را مدیریت کنند درحالی‌که کشور باید به‌صورت قرارگاهی مدیریت شود. تمهید مقام معظم رهبری مبنی براینکه فرماندهی اداره اقتصادی کشور در زمان تحریم بر عهده مسئولان قوالی سه‌گانه باشد بسیار خوب است و جلسات خوبی نیز دارند اما تصمیماتی درشأن این نشست‌ها بروز و ظهور نداشته است.
برخی تصمیمات بزرگ و خطیر است و برخی تصمیمات را نمی‌توان با امریه درست کرد مثلاً می‌بینید در این اوضاع گرانی‌ها نمی‌توانند قیمت حامل‌های انرژی همانند برق و یا بنزین را افزایش دهند به همین دلیل وضع موجود ادامه پیدا می‌کند.

نشاط: در حال حاضر تولید و مصرف حامل‌های انرژی تا پیش از دور جدید تحریم‌ها چقدر بوده است؟

باهنر: ما روزی 9 میلیون بشکه نفت و معادل آن گاز را در کشور تولید می‌کنیم، قبل از تحریم‌ها 3 میلیون آن را صادر می‌کردیم و روزانه 6 میلیون بشکه نفت و گاز را به‌صورت روزانه مصرف می‌کردیم که این بسیار وحشتناک است، ای‌کاش این حجم از مصرف تبدیل به تولید و یا رفاه هم می‌شد که متأسفانه محیط‌زیست را آلوده و قاچاق را زیاد کرده است.

نشاط: ارزیابی شما از جریان نواصولگرایی و سازوکار احزاب در شرایط جدید چیست؟

باهنر: معتقدم بیش‌تر از شکل و اسم احزاب و گروه‌ها باید به دنبال محتوا باشیم، ما از غیبت چند حزب بزرگ و چارچوب‌دار برای آینده مردم‌سالاری رنج می‌بریم. ما باید چند حزب فراگیر و چارچوب‌دار داشته باشیم. ما احزاب زیادی داریم اما خیلی از آنها کاغذی و جزایری کوچک هستند تا به هم نپیوندند تحولی ایجاد نمی‌شود بنابراین نواصولگرایی هم شاید از این دست احزاب باشد.
البته در اوایل تشکیل مجلس نهم به کمک جامعه روحانیت بایدها و نبایدهای اصولگرایی را نوشتیم که در مجموع ۱۲ باید و ۱۲ نباید بود؛ آنها محتوا بودند که باید به مانیفست تبدیل شود. اینکه برخی معتقدند قدرت گرفتن احزاب برای نظام مضر است یک توهم است. ما حزب را در چارچوب نظام تعریف می کنیم. نظام مستقر است و قانون اساسی و مواضع‌اش مشخص است و احزاب باید در این چارچوب باشند.

انتهای پیام/

لینک کوتاه خبر:
منبع: نشاط
برچسب ها: آوای نشاط ، خصولتی ، باهنر ، دلا
نظرات بینندگان